یکی از دستاوردهای ایده آل یک کسب و کار ، داشتن قابلیت گزارش گیری لحظه ای یا زمان بندی شده از علائم حیاتی سازمان است. علائم حیاتی عبارتند از وضعیت نقدینگی، مطالبات، بدهی ها، پیشرفت فروش یا پروژه ها و رضایتمندی کارکنان و امثالهم. 

مثلا داشتن گزارشی از این اطلاعات : 

تا امروز چند درصد از اهداف فروش سالانه محقق شده است ؟

کدام محصولات در عدم تحقق اهداف نقش داشته اند ؟

کدام بخش های دپارتمان فروش در عدم حصول به اهداف تاثیر داشته اند؟

پرسنل سازمان چه میزان نسبت به سال گذشته راضی تر هستند ؟

در این ساعت بدهی های بانکی معوق چه میزان است؟

این ها همگی سوالاتی ست که مدیران ارشد سازمان به تناوب به پاسخ سریع آنها نیاز دارند. 

اما تا چه میزان این اطلاعات و گزارش های مشابه آن را می توان در سازمانها به لحظه تولید کرد؟ 

پاسخ به این سوال، به ابعاد سازمان و ضریب تکرار این درخواستها و ماهیت کسب و کار سازمان ارتباط دارد. در واقع تولید به لحظه این گزارشها خیلی جذاب و شگفت انگیز و البته شدنی ست اما هزینه به روز رسانی آنها در حوصله مخارج خیلی از سازمانها حتی سازمانهای بزرگ هم نیست. لازم است قبل از راه اندازی چنین سامانه هایی، حتما مدیران از هزینه ساخت و به روز رسانی این گزارشها مطلع شوند و همینطور فرکانس رجوع مدیران تصمیم ساز و تصمیم گیر به گزارش ها و تاثیر داشتن اطلاع دقیق از یک گزارش یا اطلاع حدودی ( زمان دار یا " بیات شده" ) به تصویب نهائی برسد. 

در پایان باید عنوان گردد، مدیران سازمان باید اولا اهداف SMART برای واحدهای خود تعریف نموده، ثانیا بازه گزارش گیری پاسخ خواهی از تیم زیر دست و اطلاع رسانی به مقامات بالاتر را معین کنند و ثالثا مقایسه وضعیت فعلی با مدت مشابه قبلی ( روز ، هفته ، ماه یا سال گذشته ) را تعیین کنند تا براساس آن ضربان نبض کسب و کار و ریتم و ضرباهنگ آن به درستی سنجیده شود.