مدیریت هزینه ها

اصطلاح cost management جایگزینی ملایم برای cost cutting است. 

شرکتها پس از حدوث بحران هایی همچون قطع ارتباط با کمپانی مادر، افت مداوم و بیش از 30 درصد فروش، تحریم های اقتصادی، تغییر سریع تکنولوژی و ... معمولا با چالش مدیریت هزینه ها مواجه می شوند چون میزان هزینه ای که می کردند برای اداره مجموعه ای با شرایط قبل از بحران بوده و در شرایط جدید، تاب تحمل هزینه ها را نداشته و ناچار به کنترل آن هستند و معمولا در این حالت اولین کاری که می کنند تعدیل نیرو و منابع انسانی ست ( که اصولا آخرین راهکار است ) 

فرآیند مدیریت هزینه ها، از تدوین استراتژی مدیریت منابع و مصارف شروع می شود. اگر شما ندانید که چه چیزی را به چه میزانی کم کنید، ناچار هستید همچون بالن در حال سقوط، سراسیمه هر چیز با ارزشی را به پائین بیاندازید.

از طرفی باید بندانید که ورودی و منابع درآمدی شرکت، چگونه عمل می کنند. جریان ورودی نقدینگی، تحمل چه بار هزینه ای را دارد؟ منابع ورودی پایدار کدامند و پایداری آنها تا کی ادامه خواهد داشت؟

از کنار هم گذاری منابع و مصارف، میزان کسری درآمد معین می شود. ادامه مسیر منوط به سیاست شرکت در ادامه مسیر اصلی کسب و کار است. جداول SWOT و آنالیز PEST می توانند در یافتن مسیر ادامه حیات شرکت کمک کند ولی نهایتا در هر حالتی باید بودجه مصارف و منابع تهیه شود. تاکید می شود که بودجه مصارف براساس استراتژی نهائی مدیریت در خصوص ادامه حیات کسب و کار است. بودجه نویسی و کنترل بودجه مهارتی ست که شرکتهای خارج شده از بحران اهمیت آن را می دانند و حتی پس از بحران تلاش می کنند فرهنگ انضباط مالی را ارتقا داده و به عنوان یکی از علائم حیاتی سازمان خود ، میزان تحقق و دست یابی بودجه واحدها را ارزیابی مستمر کنند.